دیک بزرگ یک مرد با اعتماد به نفس چقدر با لذت در گربه او پرواز می کند! جوجه فکر می کرد که دقیقاً سکس سختی خواهد داشت، و رفیقش برای او چنین لعنتی آماده کرد. او فقط او را گرفت و تقریباً به حدی لعنتش کرد که نبضش را از دست داد، تا مردم قهرمان ما را به یاد بیاورند. از این گذشته ، ممکن است این دختر به او بازگردد و دوباره آرزوی اتحاد گرم با آن مرد را داشته باشد.
لیسنکو از برادران| 30 چند روز قبل
اگر پاهایش را جلوی من روی تخت باز می کرد و در موقعیت های مختلف کاملاً به من اعتماد می کرد، این بلوند را هم لعنت می کردم.
الکسی| 18 چند روز قبل
چه انبوهی از پیرمردها! من فکر می کردم آنها فقط نگاه می کنند، اما آنها واقعاً یک بلوند را می زدند. آن پدربزرگ ها ناامید هستند! هنوز قدرت در توپ ها وجود دارد!
آلیز| 34 چند روز قبل
مقوای زنجبیلی. حداقل او نوعی احساسات را نشان می داد
بوخ بوچ| 41 چند روز قبل
این خانم جوان از راه دیگری به دوستش برگشت! آن مرد احتمالا از تماشای آن راضی نبود، اما باید زودتر به آن فکر می کرد. اما وقتی با دوست پسرش خوابید، احتمالاً عزت نفسش بالا رفت، احساسات و وجد جدیدی به او دست داد.
دیک بزرگ یک مرد با اعتماد به نفس چقدر با لذت در گربه او پرواز می کند! جوجه فکر می کرد که دقیقاً سکس سختی خواهد داشت، و رفیقش برای او چنین لعنتی آماده کرد. او فقط او را گرفت و تقریباً به حدی لعنتش کرد که نبضش را از دست داد، تا مردم قهرمان ما را به یاد بیاورند. از این گذشته ، ممکن است این دختر به او بازگردد و دوباره آرزوی اتحاد گرم با آن مرد را داشته باشد.
اگر پاهایش را جلوی من روی تخت باز می کرد و در موقعیت های مختلف کاملاً به من اعتماد می کرد، این بلوند را هم لعنت می کردم.
چه انبوهی از پیرمردها! من فکر می کردم آنها فقط نگاه می کنند، اما آنها واقعاً یک بلوند را می زدند. آن پدربزرگ ها ناامید هستند! هنوز قدرت در توپ ها وجود دارد!
مقوای زنجبیلی. حداقل او نوعی احساسات را نشان می داد
این خانم جوان از راه دیگری به دوستش برگشت! آن مرد احتمالا از تماشای آن راضی نبود، اما باید زودتر به آن فکر می کرد. اما وقتی با دوست پسرش خوابید، احتمالاً عزت نفسش بالا رفت، احساسات و وجد جدیدی به او دست داد.
باحاله