بله، البته گاهی اوقات شما به اتفاقاتی که در زندگی می گذرد حسادت می کنید، نادر است...
صابر| 10 چند روز قبل
نمی دونم چرا مجبور شد دوست پسرش رو اینطوری ببنده، اگه دستش آزاد بود چیکار می کرد؟ آیا او موهای مو قرمز را به هم میزد یا مانع از بیرون آوردن دیک دوست پسرش از شلوارش میشد؟ مطمئنم که او هم ساکت و با دستان آزاد می نشست.
آقای.| 19 چند روز قبل
خادم خانه چتزپا و قاطعیت زیادی نشان داد. بنابراین عجیب است اگر استاد اجازه دهد همه چیز سر بخورد. بنابراین او نیز با او بی ادبی نمی کرد و خود را در ژست های مختلف، عمدتاً خزیدن، اغراق می کرد.
بله، البته گاهی اوقات شما به اتفاقاتی که در زندگی می گذرد حسادت می کنید، نادر است...
نمی دونم چرا مجبور شد دوست پسرش رو اینطوری ببنده، اگه دستش آزاد بود چیکار می کرد؟ آیا او موهای مو قرمز را به هم میزد یا مانع از بیرون آوردن دیک دوست پسرش از شلوارش میشد؟ مطمئنم که او هم ساکت و با دستان آزاد می نشست.
خادم خانه چتزپا و قاطعیت زیادی نشان داد. بنابراین عجیب است اگر استاد اجازه دهد همه چیز سر بخورد. بنابراین او نیز با او بی ادبی نمی کرد و خود را در ژست های مختلف، عمدتاً خزیدن، اغراق می کرد.