معلوم شد خریدار و دختر شباهت های زیادی با هم دارند - هر دو اهل کانادا و حتی از یک شهر هستند. اینطور که معلوم است، آنها حتی آشنایی مشترک دارند! سپس آنها به سراغ خاطرات مهمانی های جنسی در روزهای دانشگاه رفتند. چگونه می توان چنین ملاقات مهمی را بدون رابطه جنسی انجام داد؟ دختر آنقدر روشن بود که بدش نمی آمد با خروسش نزدیکتر ارتباط برقرار کند. خوش شانس برای مرد. ))
استاد| 26 چند روز قبل
#دخترا من میبرمت #
اسماعیل| 60 چند روز قبل
بیا اینجا اگه میخوای من رو لعنت کنی
بساک| 38 چند روز قبل
چطور می شود که فقط یک پسر وجود دارد و سپس دو نفر از آنها وجود دارد، جدی نیست.
لئونید| 7 چند روز قبل
من به شما می گویم، زن در هر روزنه ای حرفه ای است. و در مقعد، دیک مانند یک تونل وارد می شود. من کاندوم را فقط با چنین خانمی توصیه می کنم. او شرکای زیادی داشته است، بنابراین من نمی خواهم چیزی از او بگیرم!
زوال عقل| 15 چند روز قبل
کی شک داشت! بله، لب های این مدل سفید برای مدت طولانی خیس شده است - او خودش از این فکر می کند که سرش را در دهانش بگیرد. او در واقع او را در طول فیلمبرداری دست زد! فکر کردی او آن را حس نکرد؟ البته او این کار را نکرد! از او می شد فهمید که پول و دیک بزرگترین نقطه ضعف او بود. اما وقتی جوجه ای را می کوبید باید درها را قفل کنید. اووها-ها!!!
معلوم شد خریدار و دختر شباهت های زیادی با هم دارند - هر دو اهل کانادا و حتی از یک شهر هستند. اینطور که معلوم است، آنها حتی آشنایی مشترک دارند! سپس آنها به سراغ خاطرات مهمانی های جنسی در روزهای دانشگاه رفتند. چگونه می توان چنین ملاقات مهمی را بدون رابطه جنسی انجام داد؟ دختر آنقدر روشن بود که بدش نمی آمد با خروسش نزدیکتر ارتباط برقرار کند. خوش شانس برای مرد. ))
#دخترا من میبرمت #
بیا اینجا اگه میخوای من رو لعنت کنی
چطور می شود که فقط یک پسر وجود دارد و سپس دو نفر از آنها وجود دارد، جدی نیست.
من به شما می گویم، زن در هر روزنه ای حرفه ای است. و در مقعد، دیک مانند یک تونل وارد می شود. من کاندوم را فقط با چنین خانمی توصیه می کنم. او شرکای زیادی داشته است، بنابراین من نمی خواهم چیزی از او بگیرم!
کی شک داشت! بله، لب های این مدل سفید برای مدت طولانی خیس شده است - او خودش از این فکر می کند که سرش را در دهانش بگیرد. او در واقع او را در طول فیلمبرداری دست زد! فکر کردی او آن را حس نکرد؟ البته او این کار را نکرد! از او می شد فهمید که پول و دیک بزرگترین نقطه ضعف او بود. اما وقتی جوجه ای را می کوبید باید درها را قفل کنید. اووها-ها!!!
دخترانی که دوست دارند دراز بکشند؟ ))))
فردا میام اینجا ما می توانیم وصل شویم.